کج ذهنی

82 درصد مخاطبان گفتند لحنتان عالی و معرکه است. حال چه ایده ای برای آیندۀ وبلاگ دارید؟

آمار مطالب

کل مطالب : 160
کل نظرات : 530

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 3
باردید دیروز : 0
بازدید هفته : 12
بازدید ماه : 600
بازدید سال : 1518
بازدید کلی : 196460

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان WWW.chepiha.LoxBlog.Com و آدرس chepiha.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 12
بازدید ماه : 600
بازدید کل : 196460
تعداد مطالب : 160
تعداد نظرات : 530
تعداد آنلاین : 1

<-PollName->

<-PollItems->

جزیره قشم اخبار جزیره قشم
تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : Chepih
تاریخ : چهار شنبه 23 شهريور 1390
نظرات

 داشتن ذهن منحرف با دل گَندِگی هم تفاوت های زیادی دارد هم شباهت های زیادی. دِل گَندِگی بیشتر متخص پیرمردهاست. البته جوان های دل گنده هم تا چشم کار می کند می توان دید. این عارضۀ قلبی یک بیماری روانی است. بد دل و شکاک بودن از نظر شرعی هم، ما که شیخ نیستیم ولی به گمانمان، خیلی مشکل دارد. کج ذهنی عارضۀ مدرن تری است و همه نسل جوان امروز ما از آن رنج می برند. به مشکلات روانی هم مرتبط هست ولی در مورد حکم شرعی آن چون ورژن جدیدش مال دوران حاضر است، علما باید نظر بدهند. من را هم که می شناسید. یک لینگ دارم و بس. داشتن لینگ هم که معیاری برای فتوا نیست. اگر به موارد دل گَندِگی پیرمردها بپردازیم که باید تا دو سه سال وقت بگذاریم فقط برای نوشتن مثالهای اوشا ما. شرم آور است. شما هم که کمابیش با این مثال ها آشنایید. می پردازیم به چند مثال از مثال های کج ذهنی جوان تر ها، که هم جدید تر است و هم جالب تر.
یکی می گفت سر کلاس دانشگاه آزاد بودیم. استاد تعجب کرده بود، چطور بوده که پسرها پروژه را زودتر از دخترها تحویل داده بودند. در سراسر این کشور دانشجو خیز چنین امری سابقه نداشته است. اینجا بود که یکی از دانش جویان زرنگ کلاس از بین پسرها بلند شد و در دفاع همه جانبه از پسران می خواست بگوید پسرها کارشان را بدون اینکه کسی متوجه شود و برعکس دختران که سر همه کلاس ها درباره پروژه هایشان جار می زنند و دنیا را می گذارند روی سرشان، پیش می برند ولی در یافتن جمله ای مناسب کم آورد و گفت: " پسرها کارهایشان را پشت پرده انجام می دهند." یکی دو ثانیه سکوت. و در همان یکی دو ثانیه اذهان حضار به دورترین جای ممکن رفته است و کلاس منفجر شده است. و جالب اینکه خندۀ پسرها به زودی قطع شد ولی دخترها انگار آن جمله خیلی به مذاقشان خوش آمده بود که تا دو ساعت بعد داشتند همش می خندیدند.

یکی داشته انشا می خوانده به این ترتیب: ورزش کردن و انجام مداوم حرکات بدنی مرا قادر کرد ... ناگهان همه حضار همراه با معلم می زنند زیر خنده. معلم می پرسد: چه کسی؟ قادر؟ کدوم قادر؟
در جایی دیگر یکی سر ظهر و در آستانه اقامه شدن نماز رفته به یک مغازه ای. ولی صاحب نماز خوان مغازه داشته تعطیل می کرده و در نتیجه پسرۀ مؤدب ازش می پرسد " پسین وازی؟" در این هنگام صاحب مغازه غلط می کند فکر کند منظور از باز بودن، باز بودن مغازه است. البته پسره خوش شانس بوده که طرف آدم با جنبه و شوخی بوده که در جواب گفته: آره بابا. من یکسره بازم. تازه " وازِه تاکَم " و در خدمت گزاری حاضرم. من اصلاً به باز معروفم. همه مرا " فُراهن " صدا می زنند.
در ماجرایی دیگر این بار در دبیرستان، استاد شیمی گیج، دو نفر را صدا زده تا قضیۀ اسید و باز را، که یکی از مباحث کتاب درسی بوده، با استفاده از هیکل آنها توضیح دهد. چه خلاقیتی. تو برای نشان دادن واکنش های شیمیایی اسید و باز دو تا دانش آموز را ببری جلوی کلاس؟ بابا، خود معلم هم اینجا مقصره. اوضاع چندان بد نبوده تا اینکه معلم شروع می کند به نام گذاری آن دو نفر: " این یکی اسیده، این یه نفرهم بازه". هنوز جمله اش تمام نشده که کل کلاس می زنند زیر خنده. چقدر گیرایی بچه دبیرستانی های ما در این گونه موضوعات بالاست. اگر گیرایی شان توی گرفتن نکات درسی هم اینقدر بالا بود مطمئن باشید توی کنکور بهترین رتبه ها را می آوردند و الان جزیره پر بود از دکتر و مهندس بومی نه دکتر و مهندس های سرحدی های سهار.
امروزه درباره تاریخ فلان روز و فلان ماه هم نمی توان به راحتی صحبت کرد.خیلی خطرناک است و ممکن است بحث ناموسی شده و قتلی هم صورت بگیرد. مخصوصاً درباره پرسیدن تاریخ روزی از روزهای دی ماه. یک بنده خدایی می گفت: رفته بودم یه جایی از یه نفری یه چیزی درباره فلان چیز پرسیدم.( چه جملۀ واضح و شفافی ). قرار شد در یکی از روزهای دی ماه دوباره برگردم آنجا. ازش پرسیدم چندم دی؟ همین. به خدا قسم نه به خواهرش فوش دادم نه به مادرش. ولی او چنان واکنشی نشان داد که اگر ... می کردم هم همچون واکنشی نشان نمی داد. داشت از خشم می ترکید. مگه به او چه گفته بودم. هیچی." چندمِ دِی" . نه فوشی توی آن هست نه خواهری نه مادری. یکی دو بار دیگر این دو کلمه را با هم تلفظ کردم. جای تکیه ها را عوض کردم. با لهجه های هلری و قبله ای و مینابی وهمه جور لهجه ای، آن را چک کردم. ها. تازه دوهزاریم افتاد. تازه گرفتم چی شد. بابا جان منظورم چندمِ دِی بود. به خدا قسم منظورم " چندُم اِدِی " نبود. خیلی استعداد می خواهد در میان بحثی دربارۀ تاریخِ یک روز خاص، چندم دی را به صورت چندم اِدِی بگیری.
یا موارد فراوانی هم داریم که : معلم داره مثلثات یاد ملت میده و درباره سینوس و کسینوس حرف می زنه ، دانش آموزان از شدت خنده افتاده اند روی زمین.
در همین راستا ملت فرصت طلب یاد گرفته اند، یا تازگی ها کرم هایشان فعال شده که عمداً از کلمات و اصطلاحاتی استفاده می کنند که می توان برداشت هایی چندگانه از آنها داشت. مثلاً هر چه را ازت بخواهند دیگر نمی گویند فلان چیز را بده، رک و راست می گویند: هُدَ. یا به سبک آقا، آن آقای اصلی، اینجوری صحبت می کنند که مثلاٌ : مسئله را کردم ........ حل . به من داد ..... کتابش را. دشمنان اسلام نباید شما را بکنند ..... متفرق. ما باید آمریکایی ها را حسابی بکنیم ... خلع سلاح. کردن توی اسرائیلی ها کاری ندارد، نفوذ کردن برای جاسوسی مد نظرم است. یا ، بریم چند دست بکنیم ... بازی ورق. آنها با آبروی مردم هم به همین ترتیب بازی می کنند: زَنِکا ایدا .... به چوک خُ شیر.
به هر حال . از شما ملت همیشه در صحنۀ جزیرۀ کج ذهن پرورمان عاجزانه می خواهیم اگر خاطره ای درباره کج ذهنی و سؤتفاهم دم دستتان هست یا پیشنهادی دربارۀ جملات جدیدی که می توان به صورت ایهام دار و کج ذهن کننده مورد استفاده قرار داد، دارید ما بیچارگان نیازمند را در جریان قرار دهید. به ما از طریق سیستم نظر گذاری بدهید.... خبر. ( که البته خوب نمی کند، کار    و رمزش بالا نمی آید و شما بی زحمت باید چندین بار بکنید، تلاش). الان هم دیر شده باید برم سالن بدن سازی شخصی ام. داریم پیر میشیم و باید با ورزش خود را بکنیم، پرنشاط. شما را هم اکیداً می کنم، توصیه که تا کار از کار نگذشته بکنید، ورزش. ماهیت ورزش هم این گونه است که دیر کردن بهتر از هرگز نکردن است. خواهش می کنم بکنید، باور.

 


تعداد بازدید از این مطلب: 257
|
امتیاز مطلب : 109
|
تعداد امتیازدهندگان : 25
|
مجموع امتیاز : 25


مطالب مرتبط با این پست

سلام. خوش آمدید. نظرات شما موجب دلگرمی ماست. سپاس.


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود